شهادت در حقالله و حقالناس «دیدگاه»
از مباحث مهم و قابل بررسی فقهی که تاکنون بحث مستقلی در علم فقه پیرامون آن صورت نگرفته است، مسئله معیار تشخیص حقالله و حقالناس است. این در حالی است که در مباحث و کتب فقهی، مصادیق بسیاری از حقالله و حقالناس مورد عنایت و بحث قرار میگیرد. مفهوم حقالله و حقالناس و آثار مترتب بر آن در فقه قضایی اسلام سابقهای به طول تاریخ فقه دارد و در برخی از روایات نیز بدان اشاره شده است.
این دو مفهوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تصویب ماده 290 قانون اصلاح موادی از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 16/6/1361 که مقرر میداشت «در جرایم و اموری که جنبه حقاللهی دارند محاکمه مرتکب، حتماً بایستی با حضور متهم صورت گیرد...» و قانون مجازات اسلامی سابق «در حقوق الناس تعقیب و مجازات مجرم، متوقف بر مطالبه صاحب حق یا قائم مقام قانونی اوست»، وارد حقوق کیفری موضوعه شد و پس از آن به طور گستردهای در قوانین شکلی و ماهوی بکار رفت؛ ولی قانونگذار هیچگاه تعریفی از حقالله و حقالناس و ضابطه تفکیک بین آن دو ارائه نکرده است. به عقید برخی هر آنچه که اولاً و بالذات معصیت الله و بالعرض تجاوز به حقوق افراد باشد، حقالله و هر چه که عکس آن باشد حقالناس است. به هر حال از جهت اینکه شهادت شاهد به عنوان اثبات دعوی یک شخص، او را در مقابل افکار عموم قرار میدهد یا شهادت وی در قبال یک شخص او را صرفا در مقابل همان شخص قرار میدهد (شهادت) به حق الله و حقالناس تقسیم میشود که هر کدام آثار و نتایج خود را دارد.
برای خواندن مطالب بیشتر به ادامه مطلب سایت مراجعه نمایید.
- ۰ نظر
- ۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۰
- ۴۳۰ نمایش